ღღღ یه دخمل اوچولوღღღ

دلتنگی ها

گل افتابگردان رو به نور می چرخد. وادمی رو به خدا. ما همه افتابگردانیم. اگر افتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی دیگر افتابگردان نیست. افتابگردان کاشف معدن صبح است وبا سیاهی نسبت ندارد. این ها را گل افتابگردان به من گفت ومن تماشایش می کردم که خورشید کوچکی بوددر زمین و هرگلبرگش شعله ای بود و دایره ای داغ در دلش می سوخت. وقتی دهقان بذر افتابگردان را میکارد مطمئن است که او خورشید را پیدا خواهد کرد.افتابگردان هیچ وقت چیزی را با خدا اشتباه نمی گیرد اما انسان همه چیز را با خدا اشتباه می گیرد. دلخوشی افتابگردان تنها افتاب است . افتابگردان با افتاب امیخته است و انسان با خدا. بدون افتاب افتابگردان می میرد بدون خدا انسان افتابگردان گفت:<<روزی که افتابگردان به افتاب بپیوندد دیگر افتابگردانی نخواهد ماند و روزی که تو به خدا برسی دیگر <<تویی>>نمی ماند.وگفت من فاصله هایم را با نور پر می کنم تو فاصله هارا چگونه پر می کنی؟>> افتابگردان این را گفت وخاموش شد. جلو رفتم بوییدمش بوی خورشید می داد.تب داشت و عاشق بود. نسیمی رد شد وگفت:نام افتابگردان همه را به یاد افتاب می اندازد نام انسان ایا کسی را به یاد خدا خواهد انداخت؟ ان وقت بود که شرمنده از خدا رو به افتاب گریستم.... عرفان نظراهاری

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 9 تير 1391برچسب:,ساعت 1:9 توسط mahsa| |


Power By: LoxBlog.Com